۱۱ دی ۱۳۸۶

وقتی می خوانمتان مشکلم این است که می دانم معمار ها چه طور حرف می زنند... طراح های گرافیک چه طور ... نقاش ها چه طور... پژوهش هنری ها چه طور... طراح صنعتی ها چه طور... طراح پارچه ها چه طور... مهندس برق ها چه طور... مهندس کامپیوترها چه طور... پزشک ها چه طور...مامان ها چه طور... بابا ها چه طور... دوست پسرها چه طور... شوهر ها چه طور...رئیس ها چه طور... خودخواه ها چه طور... نارسیست ها چه طور... حسودها چه طور... دلقک ها چه طور... تازه استاد دانشگاه شده ها چه طور... معلم ها چه طور... مذهبی مدرن ها چه طور... کمونیست ها چه طور... بچه هایی که بابا مامانشان توده ای بودند چه طور... بچه هایی که پدر مادرشان استاد دانشگاه بوده چه طور... بچه فقیرهایی که پزشان سوادشان بوده چه طور... کسانی که افتخاراتشان ص ک ص های عجیب و غریبشان بوده چه طور... دخترهای خوشبختی!! که شوهرشان در بهترین حالت بعد از سه روز بکارتشان را برداشته چه طور... آدم هایی می گویند بیا دوست معمولی باشیم چه طور... کسانی که در آسانسور گیر می کنند چه طور... منشی ها چه طور...چاق ها چه طور... لاغرها چه طور... خوشگل ها چه طور... وری نرمال پیپل چه طور... عمقین ها چه طور... سطحین ها چه طور... عاشق پیشه ها چه طور... مخ در فرقون بر ها چه طور... کلام فاخر ها چه طور... کسانی که خودشان را نگران آدم نشان می دهند چه طور... فروتن هایی که از بس در دلشان به خودشان افتخار می کنند، حالت به هم می خورد چه طور... کسانی که تظاهر می کنند که عمیقا می فهمند دیگری از چه حرف می زند چه طور... کسانی که ور می زنند ما عاشق فلسفه ایم و هستی شناسی به گوششان نخورده چه طور... نیچه شناس هایی که فقط اسم کتاب های نیچه را می دانند چه طور... پست مدرن های الکی چه طور... خود باورها چه طور... زودباور ها چه طور... مردهایی که عاشق دختربچه سه ساله شان هستند چه طور... عکاس ها چه طور... آن هایی که با آدم های مهم رابطه دارند چه طور... آن هایی که عاشق هرچی مد می شود هستند چه طور... آن هایی که سعی می کنند آنتی مد باشند چه طور... دروغگوها چه طور... آن هایی که کلاس تی ای می روند چه طور... آن هایی که کلاس شعور کیهانی می روند چه طور... آن هایی که فال قهوه می گیرند چه طور... آن هایی که ترم سه عاشق می شوند و ترم هفت به هم می زنند چه طور... آن هایی که لینت می روند چه طور... آن هایی که آل استار می پوشند چه طور... آن هایی که وقتی صبح می خواهند از خانه بیرون بروند موهایشان را جلوی آینه به هم ریخته می کنند چه طور... آن هایی که ان تا رابطه موازی دارند چطور... آن هایی که هربار آدم را می بینند می پرسند : "اسمت چی بود؟" چه طور... آن هایی که همه کارهایی که ادونچر است در زندگی تو (مثلا امتحان تفل دادن!) را قبل از تو انجام داده اند چه طور... آن هایی که پشت کنکور ارشد هستند چه طور... آن هایی که تا تو را می بینند فوری می پرسند: "هنوز با فلانی هستی؟ " چه طور... آن هایی که اگر در یک مهمانی تنها بروی، علی رغم اطلاعشان از وجود داشتن آدمی در زندگی شما می آیند در گوشتان ، طوری که لبشان به گوشتان بچسبد، می گویند: " تو هم تنهایی که!؟ " چه طور... آن هایی که طوری رفتار می کنند که انگار از حرف زدن با شما هیچ انگیزه ی صک چوالی ندارند ولی در ذهنشان صد بار به شما تجاوز می کنند، چه طور... آن هایی که تا با کسی آشنا می شوند، شب می روند در خانه سرچش می کنند و ساعت سه شب با کلی پیش داوری می خوابند و فردایش معصومانه از طرف آدرس ایمیلش را می گیرند، چه طور... آه یادم رفت! من می دانم وبلاگ نویس های قدیمی چه طور حرف می زنند...خوابگاهی ها چه طور... خانه مجردی ها چه طور... آن هایی که با اتوبوس، دسته جمعی گلگشت می روند چه طور... آن هایی که بدخواب هستند چه طور... آن هایی که "دفترچه ممنوع" از "آلبا دسس پدس" را دوست دارند چه طور... آن هایی که عاشق" آل پاچینو" هستن چه طور... "هامون" بازها چه طور... آدم های مثلا عصیان گر که عصیانشان در بی کرگی شان است و آن را فریاد می زنند چه طور... آن هایی که گرین کارت دارند چه طور... آن هایی که دم به دم لیپ شاین می مالند چه طور... آن هایی که برایشان هرگز پیش نمی آید روزی حوصله نداشته باشند آرایش کنند چه طور... سحرخیز ها چه طور... کالیبرها چه طور... آن هایی که ممکن است اگر دلشان شکسته باشد برای انتخاب واحد دانشگاه نروند چه طور... بی چاک و دهن ها چه طور... آن هایی که با همه شوخی کنند چه طور... دوست پسر هایی که جلوی بابای آدم خیلی مودبند چه طور... کسانی که تمبر جمع می کنند چه طور... تصویر سازها چه طور... آن ها که همیشه پپرونی سفارش می دهند چه طور... نق نقوها را خوب می دانم چه طور حرف می زنند... آن هایی که همیشه لطیفه های تکراری تعریف می کنند چه طور... فلان السطنه ها چه طور... تکنولوژی زده ها چه طور...اپل بازها چه طور... آدم های شدیدا متوسط چه طور... آه که چقدر من از آدم های متوسط بیزارم
می دانید می شود تا ابد به این لیست اضافه کرد... اما مشکلم این است که می دانم نگارنده ی سطور فوق چه طور ممکن است بنویسد...چه طور ممکن است حرف بزند و این خسته ام می کند

۱ نظر:

اوليس گفت...

اين همه چطور؟ حالا اضافه شدن به اين ليست به كنار فكر كن..كنار هر چطوري چرا و چگونه اي هم اضافه شود....